سیزده مبارک
به نام خداوندقلم-عشق-کلمه
شعرگفتن برای بانوزهرا(سلام الله علیها)دنیایی داره!
روزسیزده حاج مصطفی بهم پیام دادکه برای فاطمیه های بیت الحسین(علیه السلام)یه شعربگو!
تاشب هرچی به مخم فشارآوردم چیزی بهترازاین به ذهنم نرسید:
«نمی رودزیادمن عنایت تومادرم
من هیچکس نبودم وشهی به من توداده ای
میان فاطمیه های مجمع بیت الحسین(علیه السلام)
من گناهکارراتوهیاتی نموده ای»
اما خودم ازش راضی نبودم!
انقدفکرم مشغول شعرگفتن بودکه شب خواب دیدم دارم این مصرعو می نویسم:
«خادم این فاطمیه هات منم
تاابدبیت الحسینه هیاتم»
صبح که بیدارشدم کلی به مخم فشارآوردم تااین مصرعوبراش گفتم:
«شکراین نعمت چه باشدمادرم
تاابدمن شاکراین نعمتم
خادم این...»
اما خداروشکرتاشب دوتاتک بیت خوشگل دیگه هم به ذهنم اومدکه الآن دیگه یادم نیست!
بالاخره حاج مصطفی همین دوبیتی روآخرجلسه خوندوباهاش سینه زدیم!
چقدرخوبه شعرگفتن برای مادر...
سیزده مون فاطمی شد کاش تاتهش فاطمی باشه!
آمین!