ادبی نوشته های امجد

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۸ دی ۹۳، ۲۲:۳۱ - مینا
    چرا

کاشکی...

دوشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۳، ۰۸:۱۱ ب.ظ

ل

به  نام خداوندقلم-عشق-کلمه

به قول معروف:آرزوبرجوانان عیب نیست!

حالا آرزوی این چیزاهم که برامن مشکلی نداره؟داره؟

حتی اگه فقط درحد یه آرزو باقی بمونه...

کاشکی می شد

یه باردیگه

زل بزنی توی چشام

ازته دل بخندی و

بگی

«امیرتورومی خوام!»

کاشکی می شد

بهم بگی

«تا آخرش پات می مونم

دیوونه واردیوونه ی امجدِ عاشق می مونم»

کاشکی می شد

واسه یه بارم که شده

سرروی شونه ت بذارم

ازتهِ دل بخندی و

ازتهِ دل گریه کنم

امجد7

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۱۱

نظرات  (۲)

سلام خوبی دوست عزیزم این شعر ت خیلی خوب بود در مضمونی بودش که واقعا خیلی درکت کردم گریه های تموم نشدنی که میشه در موردشون بنویسی و بنویسی که تموم نشه هیییییییییییی دل که می گیرد آرامش ندارد
تنای تنها که میشیم
آغوش ها رو فراموش می کنیم
خنده ها رو
حتی نزدیکترین حس ها رو
اما
اما چشم ها فراموش نمیشن
چشم ها می مونن و ذره ذره نابودت میکنن
پاسخ:

مرسی ازنظرت پسرعمو:)

هرچی زرنگ باشی وبااسم مستعاربیای پیدات میکنم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی