ادبی نوشته های امجد

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۸ دی ۹۳، ۲۲:۳۱ - مینا
    چرا

تپش خاطره ها

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۲:۴۲ ب.ظ

تنهایی

به نام خداوندقلم-عشق-کلمه

کاش زندگی ترمزداشت!

کاش می شد یه لحظه واستی...یه نفسی بگیر ی ودوباره راه بیفتی!

انقدرسریع می گذره که حتی فرصت نمی کنی ببینی چه بلایی سرت اومده!!

یه سال می گذره که من عزیزترین کسموندارم!

یه ساله باخاطراتش زندگی می کنم وشعرمی گم...

زندگی باخاطراتم عالمی داره!

20-تیر-93

«زندگی درتپش خاطره ها

لحظه های سنگی

خاطرات رنگی...

یادآن شب که من وتو

همه ی شادی را

پیش هم حس کردیم

یادهرلحظه که من بودم وتو

ودگرهیچ نبود

نه غم تنهایی

ونه اندوه فراق

من درآغوش تو می خندیدم

وتودرآغوشم...

لحظه های باهم

شده سرتاسرعمر من وتو

من وتو

زنده به این خاطره ایم

لحظه هامان شده این خاطره ها

همه ی خاطره ها

درتمام لحظات سنگی

می وزدهمچون باد

می چکد چون باران

دلمان گرم همین خاطره هاست

زندگی

این تپش خاطره هاست.»

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۴/۲۴

نظرات  (۱)

سلام عزیزم شعر زیبایی بود درجستجوی زندگی با تبشی به اندازه عشق رو به احساساتی که دل را می شود جا گذاشت و رفت  زندگی بازی کودکانه ای بیش نیست موفق باشی گلم
پاسخ:
سلام
ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی