ادبی نوشته های امجد

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۸ دی ۹۳، ۲۲:۳۱ - مینا
    چرا

زندگی این لحظه است

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۴۹ ب.ظ

بارون

به نام خداوندقلم –عشق –کلمه

زندگیم داره به روال عادی برمی گرده...

حالم داره بهترمی شه...

امروزکلمات باهام آشتی کردن

یه شعرعاشقانه گفتم که اثری ازناامیدی هم توش نیستJ

خدایاشکر!که رفیقاموازم نگرفتی...

دم همه اونایی که برام دعاکردن وکمکم کردن تابه شرایط عادی برگردم حسابی گرم...

این شعرتقدیم به همه عاشقا...

«زیرباران باتو

دست هایم گرم است

دست هایت گرم است

من صدای تپش قلب تورا می شنوم

توقدم های مرامی شمری

زیرباران بهار

باتو خوشبخت ترین آدم دنیا هستم

باتوآرام ترین...

باتویک آرزوی شیرینم

که همین یک لحظه است

من به تومی خندم

تو به من می خندی

ما به دلتنگی واشک وغم واندوه

فقط می خندیم

بی خیال همه چیز

زندگی این لحظه است

زندگی گرمی دستان من وتوست

ز هم

زندگی تک تک این ثانیه هاست

تپش قلب من است

که رمانتیک ترین آهنگ است

زندگی غرق شدن درعشق است

زیرباران بهار

دست تودردستم...

زندگی این لحظه است.»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۳/۰۹

نظرات  (۲)

سلام عزیزدلم امیر جوووووووووووووونم شعرت عالی بود عزیزدلم آشتی با کلمات و من هم تو شعرم با احساسم آشتی کردم بارون و تبش قلب عزیزم  زیر باران بهار عاشقان خاموشند ما به دلتنگی می خندیم زیبا بودش وخواستنی گلم عالی من و تو همدیگر و حسابی درک می کنیم گلم همزاد من امیر جونم عالی بود
سلام داداش.خداروشکر که خوب شدی....
یاعلی
پاسخ:

سلام

دم شماگرم:)

یاعلی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی