ادبی نوشته های امجد

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۸ دی ۹۳، ۲۲:۳۱ - مینا
    چرا

خنده ی مصنویی

دوشنبه, ۲۵ فروردين ۱۳۹۳، ۰۷:۴۱ ب.ظ

گریه دلقک

به نام خداوندقلم-عشق-کلمه

این شعرو19-مهر-92گفتم تهشم نوشتم«تنهام!»

انگاراون روزاحالم خیلی بدترازالآن بوده!

ایشالاهیشکی هیچوقت تنهانشه...

«فواره های رنگی

چراغای چشمکی

شبای بی ستاره

خزونه یابهاره؟!

هرکسی غرق خیال

هرکسی ، اندوهی

شهرماهست شلوغ

لیک پراز خالی

مردم شهرهمه

درخیال ِ خودشان

کس نداردخبری

ازدلِ دلتنگان

همه شادند ولی

شادیِ مصنویی

خنده ی دلقکِ شاد

درمیان ِ یک سیرک

شهرماخاموش است

غرق درتاریکی است

زندگی بی معناست

خنده ها  توخالی است!»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۱/۲۵

نظرات  (۱)

سلام عزیزم خوبی زندگی بی معناست تو خالیست خنده ها ویرانند  تو خالی شعر زیبایی بودش چون به خوبی به اصل زندگی اشاره کرده بودی خنده های مصنوعی که حال آدمو بهم میزنه ایشالله هیشکی اینجوری نباشه اما بعضی ها کاری می کنن که آدمها دیدشون همین میشه موفق باشی گل من  خیالاتی که تو رو می بره تا ته این شهر شلوغ و دست خالی برمیگردونت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی