ادبی نوشته های امجد

طبقه بندی موضوعی
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۱۸ دی ۹۳، ۲۲:۳۱ - مینا
    چرا

به نام خداوندقلم –عشق-کلمه

«به نام خداوندعشق آفرین

خداوندهفت آسمان وزمین

خدای کلام وخدای قلم

خداوندعشق ومحبت،همین»

چندتاجمله ازچندتاآدم حسابی جمع کردم واینجاآوردم به امیداینکه سرلوحه کارم باشن!

«کلمه عبارت ازسخن است وسخن،عبارت ازخداست.»که درمغزاوراه دارد ودرآمیختن مجلل ترین چیزهایی که درطبیعت هست باخوش آهنگ ترین صداهاشعرنامیده می شود.»

لامارتین

«به گیتی هرکجادرددلی بود

به هم کردند ونامش عشق کردند»

ویکتورهوگو

«صمیمی ترین چیزهایی که قلب انسان مالک آن است وخدایی ترین اندیشه هایی

فخرالدین عراقی

 القصه!منظورم ازآوردن این جمله هااین بودکه تقدس راهی که توش حرکت می کنم رواززبان چارتاآدم حسابی گفته باشم!

خدایا!

توروبه حق «قلم –عشق-کلمه »قسم میدم کمکم کن  که اگه نتونستم چیزی به تقدس این عناصرپاک اضافه کنم لاقل ارزششون روکم نکنم!

ازهمه شاعران معذرت خواهی می کنم بخاطردرازترکردن پاازگلیم!

«سعدی وحافظ ونیما

مهدی وفروغ وشمس

ازهمه عذرمی خوام،اما یه بار

بذارین یه شاعربی همه چیز

بزنه فاتحه ی وزن وردیفو بخونه

بذارین حرفای قلبشو بگه

بی قافیه

بی حاشیه»

همین...

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۱

به نام خداوندقلم-عشق-کلمه
اولابهمتون مبارک:)
مخصوصا به بهمن ماهیا!!
این شعروپارسال اول پاییزگفتم...
این روزاخیلی باخودم تکرارش می کنم،این شد که اینجاآوردمش
همین...
4بهمن93
«زندگی یعنی عشق
عشق یعنی حسرت
حسرت عمرگهربارکه رفت...
درغم دوری یار
حیرت لمس نفسهای بهار
زیرباران خزان
حسرت دیدن یار
ودوباره دیدن
ودوباره دیدن
ودوباره...
حسرت!!!
عشق یعنی
حالتی فوق جنون
چشمهای خیس خیس وقلب خون
عشق یعنی توخموش
فقط ازیارشنو...
عشق یعنی حسرت
حسرت آن لحظات
که چقدرزودگذشت
ودوباره دلِ تنگ
ودوباره
...
حسرت!!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۱۰

به نام خداوند قلم-عشق-کلمه

آخرین روزاى پاییز...اولین بارون پایزى...خب همینه که شعرنمیاد!!

این شعرداغ داغه:-) همین امشب گفتمش...

٢٦-آذر-٩٣

بذار بارون بباره بادخسته

چیه؟؟!!

بلکه توهم قلبت شکسته؟!!

چته؟

شهرو گذاشتى روسرت باز

همه خسته شدن

بس کن دیگه باد!!

میبینى عاشقارو زیربارون؛

حسودیت میشه بشون باد نادون؟؟؟

همه خسته شدن ازسرصداهات

برو اونور

میخواد بارون بیادباز...

دل هیشکى واسه تو نمیسوزه!

بذار بارون بباره

آسته آسته...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۳ ، ۱۶:۴۳

به نام خداوند قلم-عشق-کلمه

خدایاشکرت...

بخاطرهمه خوشیا...

23-آذر-93

وه چه شیرین است

این روزها

این لحظه ها...

بازهم فصل بهاران آمده

منتهی یک چندماهی زودتر

دردل من

عطر ریحان آمده

وه چه زیبا گشته پاییزان سال

بابهارقلب من آمیخته

روزهای خیس وسرداین خزان

بامقلب قلب من آمیخته

وه چه شیرین است

این روزها

این لحظه ها...

زیرباران خزان راهی شدن

راهی سین نخستین

"سیب سرخ"

درپی هفت سین شیدایی شدن

وه چه شیرین است

این روزها

این لحظه ها...

چندروزی قلب من روشن شده

کاش این روزهاپایان نداشت

کاش قلبم

فصل پاییزان نداشت...!!!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۳ ، ۱۲:۱۴

به نام خداوندقلم – عشق- کلمه

خدایا شکرJ

یه مدت نبودم اما دوباره اومدم...

همین...

18-آبان-93

اینم شعرجدیدم:

«امشب دوباره قلب من

هوای عاشقی داره

دوباره قلب من داره

تو عشق توکم میاره

امشب دوباره حال من

رنگ گلای قالیه

دوباره قلبم میزنه

دوباره رنگم می پره

امشب دوباره آسمون

روی دلم هوار شده

دوباره قلب من داره

عشقتوفریادمیزنه»

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۳ ، ۱۱:۲۵

به نام خداوندقلم- عشق – کلمه

یکی ازخاطره انگیزترین لحظه های ماه رمضون برای من نیمه شباس...

امسال اولین سال بودکه شب تاسحر تنهاخیابونای شهرو گز کردم.

این شعروهم یکی ازهمین شباگفتم.

27-مرداد-93

«منم وسایه ام تنهایی

درسکوتی وحشی

می خرامم چون باد

ماه برحال دلم می خندد

وزمین ازتب من می سوزد

لحظه هاازپی هم می گذرند

ومرا

می گذارندمیان تپش خاطره ها...»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۳۷

به نام خداوندقلم-عشق-کلمه

«واذاسالک عبادی عنی فانی قریب اجیب  دعوه الداع اذادعان فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون»

«واگربندگان من توراازاحوال من پرسیدند همانامن بدانهابسیارنزدیکم ودعای هرکس که مراخوانداجابت می کنم.پس بایدکه ایشان نیزدعوت مرااجابت کنندوبه من ایمان آورندباشدکه راه رشدوسعادت رابیابند.»(186-بقره)

به قول سهراب:

وخدایی که دراین نزدیکی است...

21ماه رمضون/28- تیر-93

التماس دعا

«همدمم معبودم

مأمنم معشوقم

بی تو تنها هستم

بی تویک نقطه ی پوچ

باتودریا هستم

بی تویک ذره هیچ

باخودم بدکردم

ازتودورافتادم

بازهم آمده ام

درتوتسکین یابم

دل من آشوب است

ازتوتسکین خواهم

بازهم آمده ام

درتوتسکین یابم»

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۱۲:۴۱

تنهایی

به نام خداوندقلم-عشق-کلمه

کاش زندگی ترمزداشت!

کاش می شد یه لحظه واستی...یه نفسی بگیر ی ودوباره راه بیفتی!

انقدرسریع می گذره که حتی فرصت نمی کنی ببینی چه بلایی سرت اومده!!

یه سال می گذره که من عزیزترین کسموندارم!

یه ساله باخاطراتش زندگی می کنم وشعرمی گم...

زندگی باخاطراتم عالمی داره!

20-تیر-93

«زندگی درتپش خاطره ها

لحظه های سنگی

خاطرات رنگی...

یادآن شب که من وتو

همه ی شادی را

پیش هم حس کردیم

یادهرلحظه که من بودم وتو

ودگرهیچ نبود

نه غم تنهایی

ونه اندوه فراق

من درآغوش تو می خندیدم

وتودرآغوشم...

لحظه های باهم

شده سرتاسرعمر من وتو

من وتو

زنده به این خاطره ایم

لحظه هامان شده این خاطره ها

همه ی خاطره ها

درتمام لحظات سنگی

می وزدهمچون باد

می چکد چون باران

دلمان گرم همین خاطره هاست

زندگی

این تپش خاطره هاست.»

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۲